قسمتی از متن رمان:
- ببین روژین جان . ما یه برند تازه تاسیس داریم . با یه سری مدل که اغلب ایرانی هستن . یعنی به تازگی یه گروه رو وارد ترکیه کردیم . این مدل ها رو از شرکت مدل بوکرز توی ایران درخواست کردم و مطمئنا شما اونا رو می شناسی . لیدر این گروه اردوان رضاییه که در واقع آقای رضایی مدیر عامل شرکت بوکرزه .
مکثی کرد و همون موقع دهن ِ من مثل چی باز شد .. ! ای بابا .. دوباره قهوه و مانتو و معذرت خواهی جلوی چشمام جون گرفت .. ! مثل این که این بشر و تصادف های وقت و بی وقتش دست از سر ِ من برنمی داشت .. !
توجه!
این رمان در حال تایپ است و تا آخرین قسمت (قسمت 11) که توسط نویسنده(هما پور اصفهانی) تا الان نوشته شده روی سایت قرار گرفت...
اگه پست جدیدی از این رمان بیاد براتون میزاریم...
برای خوندن به ادامه مطلب برید...